معامله گری معمولاً با پول و ریسک مرتبط است، چیزهایی که بیشتر مردم آن را بسیار هیجان انگیز می دانند.
با این حال، حقیقت این است که کارهای زیادی در پشت صحنه وجود دارد که بسیاری از تازه‌کارها با شروع فرسودگی آن ها را فراموش می‌کنند.
کسانی که شروع به کار می کنند ممکن است از این که می بینند ساعت های زیادی برای تجزیه و تحلیل داده های اقتصادی، مطالعه چارت ها، جستجوی ستاپهای خوب و بررسی معاملات باید وقت بگذارند، شگفت زده و خوشحال می شوند. ولی بعضا روزهایی وجود دارد که بازارها در یک محدوده گیر کرده و هیچ موقعیت خوبی برای معامله وجود ندارد.
حتی ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که نوسانات خیلی عظیم، استرس زیادی به همراه داشته باشند و تمام زیبایی های معامله گری را از بین ببرند. در این موارد، این ایده که “تریدر بودن یعنی همیشه منتظر بودن” ممکنه خسته کننده و زشت به نظر برسد.
چگونه می توانید بر این امر غلبه کنید؟
برخی بهش می‌گویند: «دست‌های بیقرار» اما آیا می‌دانستید که بی‌حوصلگی یا عدم انجام معاملات ممکن است واقعاً برای معامله گری شما مفید باشد؟
وقتی ذهن شما با انواع نویزهای هیجانی و احساسی پر می شود، شنیدن آنچه بازارها می گویند دشوار است. حواس پرتی ممکن است شما را از تمرکز بر شناخت الگوهای معاملاتی باز دارد یا می توانند بر توانایی شما در پردازش اطلاعات بازار و واکنش به موقع به شرایط متغیر بازار تأثیر منفی بگذارند.
بنابراین، در حالی که فقدان محرک ها ممکن است برای شما کسل کننده به نظر برسد، به شما فرصتی می دهد که دوباره همه چیز را بررسی کنید و خیالتان را راحت میکند و زمانی که ذهن شما پرت نمی شود، می توانید با بازار هماهنگ تر شوید.
اما مشکل این است که اکثر معامله گران نمی توانند لحظات کسل کننده را تحمل کنند. اگر تا به حال حوصله تان سر رفته باشد، پس حتما احساس ناامیدی ناشی از آن را نیز می دانید. شما می خواهید احساس مفید بودن داشته باشید، بنابراین سخت به دنبال کارهای مرتبط با معامله گری هستید.
شخصا برخی از معامله گران را می شناسیم که وقتی حوصله شان سر می رود، سعی می کنند جای خالی خود را با ترید بیش از حد و یا اجبار به انجام ترید پر کنند. برخی حتی آستانه تحمل ریسک خود را فقط برای به دست آوردن هیجان، بالا می برند. گاهی اوقات ممکن است سود کنند، اما در بسیاری از موارد به حساب خود خسارتهای غیر ضروری و غیر قابل جبران وارد می کنند.
فرسودگی در واقع می تواند چیز خوبی باشد اگر به درستی مدیریت شود!
عدم وجود محرک ها به شما این امکان را می دهد که خود را در یک وضعیت آرام قرار دهید که در آن بتوانید واقعاً بر اهداف و مهارت های معاملاتی خود تمرکز کنید. پیشرفت باید هدف شما باشد زیرا تصمیمات معاملاتی خوب معمولاً از یک ذهن آرام و جمع جور گرفته می شود.
به خود یادآوری کنید که اشکالی ندارد بعضا استراحت کنید. افکار خود را سازمان دهی کنید، اهداف معاملاتی خود را دوباره تنظیم کنید و بر تلاش های سازنده تر تمرکز کنید.
فرسودگی لزوما چیز بدی نیست. احساس کسالت یعنی ذهن و بدنتان به شما می گوید همه چیز سر جای خود قرار دارد و زمان آن فرا رسیده که صبور باشید و اجازه دهید بازار به سراغ شما بیاید.
