داشتن سوگیری های معاملاتی لزوما چیز بدی نیست، اما مواردی وجود دارند که می توانند توانایی ما را برای خواندن بازارها و تصمیم گیری های معاملاتی خوب مختل کنند.
اولین قدم برای غلبه بر این تعصبات، آگاهی کامل از آنهاست. در اینجا چهار مورد رایج این سو گیری ها آورده شده که باید به آنها توجه داشته باشید.
1. تعصب لنگر انداختن
تعصب در پافشاری بر یک چیز یعنی تمایل یک معامله گر برای تکیه بر آنچه آشناست، مانند اینکه نتایج حال حاضر باید دقیقاً مشابه نتایج گذشته باشد.
البته بسیاری از پیش‌بینی‌های بازار بر اساس رفتارهای قیمتی است، اما داشتن یک سوگیری لجوج به این معنی است که فرد ممکن است مستعد حذف اطلاعات جدید یا تغییرات در محیط بازار باشد.
در نتیجه، یک معامله گر با تعصب می‌تواند در «منطقه راحت ذهنی خود» گیر کند و صرفاً به داده‌های قدیمی و احتمالاً نامربوط با شرایط حال بازار تکیه کند.
اگر متوجه شدید که برای مدت طولانی در پوزیشن‌های زیان ده ایستاده‌اید و اصرار دارید که عملکرد قیمت به روشی خاص که شما حدس زده ایدانجام می‌شود، یعنی درست مثل اتفاقی که قبلا افتاده، ممکن است تسلیم این تعصب شده اید!
2. تعصب در تایید
سوگیری تایید احتمالاً رایج ترین مورد در میان معامله گران است. یعنی شروع به جستجوی اطلاعاتی می کنید که پیش‌بینی یا تصمیم شما را توجیه کند و یا از آن حمایت کند.
با انجام این کار، اطلاعات مهم بازار را نادیده می گیرید چون ایده شما را به چالش می کشد، حتی احتمالاً علائم هشدار دهنده ای که ممکن است تصمیم شما اشتباه باشد را نادیده بگیرید.
این می تواند یک حلقه نامتناهی از اطلاعات نادرست برایتان ایجاد کند،حتی بدتر از آن می تواند منجر به از دست دادن کل حساب به دلیل یک ایده معاملاتی ضعیف شود.
3. تعصب در اعتماد به نفس کاذب
آیا تا به حال خود را در یک مسیر همیشه برد پیدا کرده اید و کاملاً مطمئن هستید که بر بازارها تسلط دارید؟
هیچ اشکالی در ایجاد اعتماد به مهارت ها و استراتژی های معاملاتی شما وجود ندارد، اما همیشه این خطر وجود دارد که اطمینان بیش از حد بر تصمیمات معاملاتی بر مدیریت صحیح ریسک شما سایه بیندازد.
اعتماد به نفس بیش از حد ممکن است شما را متقاعد کند که همه چیزهایی را که احتمالاً میتوانستید یاد بگیرید و یا نیازی به صرف زمان بیشتری برای تجزیه و تحلیل قیمت و توسعه مهارت های خود دارید را فراموش کنید.
4. تعصب در زیان کردن
این تعصب خاص بر معامله گر شکاک تأثیر می گذارد. ترس از باخت معمولاً بعد از یک شکست بزرگ یا در وسط یک باخت ظاهر می شود.
در حالی که به حداقل رساندن زیان ها در حفظ سرمایه شما اهمیت دارد، ریسک کردن خیلی کم می تواند بیشتر از اینکه فایده داشته باشد مضرر باشد.
یک معامله گر برای گریز از زیان احتمالاً به جای نگه داشتن یک ترید سودده، با مشکل مواجه شود و قبل از رسیدن به تارگتش آن را ببندد. او همچنین ممکن است تمایل به باز نگه داشتن یک ترید زیان ده برای مدت طولانی تری داشته باشد به این امید که بازار در نقطه ای تغییر کند تا او زیان نکند.
امیدواریم که بتوانید قبل از انجام تعصبات معمول مرتبط با این موارد، از خودتان بپرسید الان در چه وضعیتی هستم؟ و روی چه حالت روانی تصمیم می گیرم؟ آیا ترس دارم که سود کامل این ترید نسیب من شود؟ و یا امید دارم که این زیان ها رو سر به سر ببندم تا در آخر حداقل زیان نکرده باشم؟
